بررسی رابطه بین موانع اجرای روش های تدریس فعال درافت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی
تعداد صفحات : 83 صفحه
قسمتی از متن :
موضوع مورد پژوهش در این تحقیق بررسی رابطه بین موانع اجرای روشهای تدریس فعا ل با افت تحصیلی در مدارس ابتدایی شهرستان سبزوار می باشد که در این پژوهش ابتدا به بیان مساله وبعد از آن به اهداف ، سوالات و مشکلات و تنگناها پرداختیم .فرضیات این تحقیق عبارتند از :
1. بین محتوای نا مناسب کتابهای درسی و عدم اجرای روشهای تدریس فعال در کلاس درس رابطه وجود دارد .
2. بین کمبود امکانات آموزشی مناسب و عدم اجرای روشهای تدریس فعال در کلاس درس رابطه وجود دارد .
3. بین عدم رضایت شغلی معلمان وعدم اجرای روشهای تدریس فعال در کلاس درس رابطه وجود دارد .
4. بین نظام ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و عدم اجرای روشهای تدریس فعال در کلاس درس رابطه وجود دارد .
جامعه آماری که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته شامل کلیه معلمان مقطع ابتدائی شهرستان سبزوار می باشد که تعداد آنها 1698 نفر است که 784 نفر معلمین مرد و 850 نفر معلمین زن می باشند و نمونه این پژوهش 50 نفر از معلمین مقطع ابتدائی هستند . در این پژوهش از روش توصیفی و مقایسه ای استفاده نمودیم و همچنین روش جمع آوری اطلاعات تحقیق روش کتابخانه ای و میدانی است . ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارتند از میانگین ، نما ، میانه ، واریانس ، انحراف استاندارد و ضریب خی 2 . ضریب پایائی این پژوهش 94 % است که پایائی به صورت مطلوب است .
مقدمه
سرعت فزاینده ای که امروزه در عرصه صنعت و تکنولوژی شاهد آنیم , معلول تحولات چشمگیر و رو به رشدی است که علوم مختلف در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده اند . یکی از مهمترین عامل این دگرگونی فزاینده در ابعاد مختلف دانش که منجر به توزیع ناهمسان در تولید علم گردیده و شرایط ناموزونی را در مقایسه جوامع پیشرفته و در حال توسعه ، از لحاظ انحصار و مصرف دانش موجب گردیده است ، نظام آموزش و پرورش است . مجموعه ای که در جوامع در حال توسعه با برخورداری از مشخصه پیروی و تقلید در اماده سازی های خلاق و کار آفرین در زمینه های مختلف علمی ناکارآمد بوده است .
این نقیصه مهم نظامهای آموزشی کشورهای در حال توسعه در حالی است که نظام های تربیتی مترقی با چالش های متعدد در ابعاد مختلف علمی مترصد تربیت انسانهایی هستند که در رویارویی مترقی با مسائل با کسب توانمندی های لازم در زمینه های مختلف ، فعال و منعطف بوده و خلاقانه مجموعه امور را در یک فرایند علمی تحت سیطره خود درآوردند .
نظام آموزش و پرورش مترقی و پیشرو در پی آن است بااستفاده از الگوهای تدریس فعال ، فراگیران را از حالت منفعل خارج ساخته و شرایط درگیری آنان را با موضوع درس فراهم کند و شاگرد محوری را جایگزین معلم محوری نماید .
در استفاده از روشهای تدریس فعال ، تنها به محتوا و دانش ارائه شده بسنده نمیشود بلکه از آن به عنووان محمل و وسیله ای برای توسعه مهارت تفکر و یادگیری در سطوح بالا هم استفاده می شود . مهارت ها و عملکردی که متاسفانه بر اساس نتایج اولیه سومین مطالع بین المللی ریاضیات و علوم در دوره ابتدایی و راهنمایی ، دانش آموزان کشور ما در مقایسه با سیار دانش آموزان کشورهای جهان از سطح و توانایی پایینی برخوردارند( کیامنش 1375 – یافته های سومین مطالعه بین المللی تیمز علوم دوره ابتدائی ) .
بنا بر این با این نگرش که مقش سنتی معلم به عنوان توزیع کننده دانش آموزان از طریق آموزش مستقیم و توضیح و سخنرانی دیگر به پایان رسیده باشد ، شایسته است که این چشم انداز بر نظام تعلیم و تربیت مستولی گردد که : چگونه دانستن ف چگونه انجام دادن ، چونهبا دیگران زیستن و چگونه شدن را یاد بگیریم و بر خود آغاز گری ، خود مشاهده گری و خود قضاوتی در باره این که چه چیزی را بیاموزیم ، چونه بیاموزیم و چرا بیاموزیم تاکید داشته باشیم تا به این وسیله فراگیر به کمک معلم خود بتواند یادگیری خود را تنظیم و سطح توجه اش رابه طور ارادی نمایان و در جریان یادگیری ، اعمال خود را کنترل کند ، تااز این طریق تفکر انتقادی و منطقی و خلاقیت در او شکل گیرد . موارد فوق از جمله چشم اندازهای جهانی آموزش و پرورش عمومی در قرن 21 و ایران 1400 می باشند( قورچیان و فضلی خانی 1377 جزئیات روش های تدریس )
بنا بر آنچه گفته شد اهتمام به روش های تدریس فعال در نظام های آموزشی یکی از موثرترین اقداماتی است که میتواند آموزش و پرورش فعلی را به سر منزل مقصود رهنمون گرداند . در این رابطه شناخت موانعی که در تحقق این امر خلل وارد می نماید ، یکی از ضروری ترین و اساسی ترین مواردی است که تصمیم گیرندگان این دستگاه عظیم بدان نیازمندند .