بررسی ارتباط میان رضایت زناشویی و هوش همسران
تعداد صفحات : 137 صفحه همراه با منابع
دراین فصل، ابتدا یافتههای پژوهش را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.سپس به تفسیر نهایی نتیجة پژوهش و پیامدهای آن میپردازیم . از آنجا که هر پژوهشی، احتمالاً با محدودیتهایی مواجه است، با مطرح کردن آن محدودیتها، در راستای برطرف کردن آنها ، پیشنهادهایی ارائه میشود.
1- بحث و بررسی دربارة یافتهها
به منظور افزایش آگاهی به جوانان در حال ازدواج و حفظ نظام خانواده و ایجاد آرامش و تربیت فرزندان سالم وصالح و بالاخره جلوگیری از گسسته شدن خانوادهها و طلاق،پژوهش حاضر با بررسی ارتباط میان رضایت زناشویی و هوش در بین همسران انجام شد.
رضایت زناشویی بعنوان احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر موقعی که همه جنبههای ازدواجشان را در نظر بگیرند تعریف شد(ذوالفقار،1380،ص 64).
به عنوان یک نتیجة کلی میتوان گفت، رضایت قلبی مهمترین عامل در بقای پیوند زناشویی و چون روحی در پیکر روابط همسری است(سادات،1377،ص 156).
خانواده کانون محبت،فداکاری، تفاهم و همکاری است و نباید شیوههایی که با این اصول منافات دارد،در آن به کار گرفته شود(سادات، 1377، ص 142).
احترام به زنان و گرامی داشتن آنها و پرهیز از تندخویی و بدرفتاری نسبت به آنها بطور قطع یکی از شاخصهای اصلی در سنت اسلامی است( سادات، 1377،ص 116).
در روایتی از حضرت فاطمه (س) آمدهاست «ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشندهاند»(سادات، 1377، ص 117).
در این پژوهش ، فرضیههای تحقیق عبارت بودند از: بین رضایت زناشویی و هوش همسران رابطه معناداری وجود دارد و بین رضایت زناشویی و هوش همسران تفاوت معناداری وجود دارد و هدفهای پژوهش معنادار بودن رابطه رضایت زناشویی و هوش همسران و تفاوت معنادار بودن رضایت زناشویی و هوش در همسران میباشد. با استفاده از پرسشنامه 47 سؤالی رضایت زناشویی و ماتریسهای پیشرونده ریون بزرگسالان 60 سؤالی متغیرهای رضایت زناشویی و هوش مورد بررسی قرار گرفتند. چون میانگین رضایت زناشویی مردان43/53 و زنان33/52 دراین پژوهش نشانگر رضایت نسبی و همچنین نمره هوش آزمودنیهای مرد93/117 و آزمودنیهای زن13/116 دراین پژوهش نشانه افراد باهوش و ممتاز میباشند .
با استفاده از روش همبستگی پیرسون ، ضریب همبستگی بین این دو متغیر محاسبه شد. ضریب همبستگی 071/0و 059/0 نشانة نبودن همبستگی بین رضایت زناشویی و هوش همسران بود که در سطح 99 درصد اطمینان و یک درصد خطا فرض صفر قبول و فرض تحقیق ردشد.
همچنین با استفاده از روشt استودنت، تفاوت معناداری دوگروه مستقل بین این دو متغیر محاسبه شد(79/0=t)،(93/0=t)نشانة نبودن تفاوت معناداری بین رضایت زناشویی و هوش همسران بود که در سطح 99 درصد اطمینان و یک درصد خطا ، فرض صفر قبول و فرض تحقیق ردشد.
2- تفسیر نهایی
توجه ویژه اسلام به نهاد خانواده سبب شدهاست که این نهاد از موقعیتی ویژه در میان مسلمانان برخوردار شود. نظام خانوادگی اسلام با تکیه بر مبانی فطری و طبیعی ، ظریفترین نکتهها را در روابط میان زن و شوهر مورد توجه قرار میدهد و آیینی مدون را برای زندگی زناشویی بنا مینهد. یکی از اصولی که اسلام همواره به آن توجه دارد، رونق بخشیدن به خانواده و گرمی و استحکام این کانون است ، به گونهای که با هر عاملی که ممکناست از گرمی روابط زناشویی بکاهد، بشدت مبارزه کردهاست.در تعالیم اسلامی انجام وظایف همسرداری و مراعات اخلاق خانواده از بهترین عبادتها بشمار میرود و به این وسیله، طرفهای ازدواج به خدا نزدیک میشوند و بر مراتب بندگی و تقرب خود میافزایند ، از این رو، در جهان بینی اسلامی خانواده در هالهای از قداست قرار میگیرد ومفهومی ملکوتی مییابد و این ، همان زیر بنای مستحکمی است که نهاد خانواده را از سردی و سستی حفظ میکند و بر بالندگی آن میافزاید. در جامعة ما گروهی از مردم که بنا به علل فرهنگی، شیوة زندگی غربی را برگزیدهاند و زندگی خود را از بعد اخلاقی تهی ساختهاند ، گرفتار همان مشکلاتی هستند که جوامع غربی با آن دست به گریبانند. کاهش عواطف خانوادگی و سستی بنیان خانواده از جملة این مشکلات است. بررسیهای آماری نشان میدهد که برخورداری زوجین از تحصیلات عالی بتنهایی قادر به تقویت کانون خانواده نیست بلکه آنچه مهم است داشتن فلسفه زندگی ارضاء کنندهای است که بتواند با تقویت انگیزههای معنوی و انسانی ، بر غنای محتوایی زندگی بیفزاید.از آثار ونتایج مهم رسوخ فرهنگ غربی در کشورهای مشرق زمین ، کاهش انگیزههای معنوی است که آثار آن در کلیة عرصه های زندگی بویژه در روابط خانوادگی آشکار شدهاست.با وجود این ، هنوز عواطف خانوادگی نیرومندی در جامعة ما وجود دارد که میتوان و باید با آگاه ساختن مردم از وظایف خانوادگی و بویژه همسرداری، این عواطف را در جهت درست هدایت کرد و از بروز ضعف وسستی درانگیزههای معنوی افراد خانواده جلوگیری نمود(سادات ،1377، ص 12،13).
موفقیت خانواده در درجه اول به این بستگی دارد که انتخاب همسر از روی آگاهی و با توجه به معیارهای درست صورت گیرد( سادات،1377،ص 22).
اگر تنها مسائل و ارزشهای مادی و ظاهری را ملاک تصمیم و انتخاب خود قرار دهیم دیگر نباید انتظار وفاداری و صمیمیت و فداکاری و عاطفه را داشته باشیم(سادات،1377، ص 23).
زن و شوهری که هر دو در مکتب دین تربیت یافتهاند اگر چه از قبل همدیگر را نمیشناختهاند ، در موارد اساسی نقاط مشترک فراوانی با هم دارند(سادات ، 1377، ص 24).
آنچه ادامه زندگی را با همسر ممکن میسازد، تنها زیبایی او نیست، وجود تفاهم و کمالات روحی و اخلاقی همسر در این میان نقش والاتری بر عهده دارد(سادات،1377، ص 28).