تحقیق در مورد سنگ و انواع آن
تعداد صفحات : 21 صفحه
فرمت : word ( قابل ویرایش )
قسمتی از متن:
فهرست مطالب:
سنگ
سنگها و کانیها
سنگها و کانیهای آنها
سنگهای آذرین
بافت سنگهای آذرین
خانوادههای سنگهای آذرین
سنگهای رسوبی
رسوبگذاری
دیاژنز: سنگزایی
بافت سنگهای رسوبی
خانوادههای سنگهای رسوبی
سنگهای دگرگونی
بافت سنگهای دگرگونی
خانوادههای سنگهای دگرگونی
چرخهی سنگ
منابع
سنگ از نظر زمینشناسان به مادهی سازندهی پوسته و بخش جامد سستکرهی زمین گفته میشود. سنگها از یک یا چند کانی درست شدهاند و از نظر چگونگی پدید آمدن در سه گروه سنگهای آذرین، سنگهای رسوبی و سنگهای دگرگونی جای میگیرند. سنگهای آذرین از سرد شدن گدازهی آتشفشانها به وجود میآیند. سنگهای رسوبی پیامد فرسایش سنگها و انباشته شدن رسوبها در دریاها هستند. هنگامی که سنگی در فشار و گرمای زیاد قرار گیرد، سنگ دگرگونی پدید میآید.
سنگها و کانیها
کرهی زمین از نظر ویژگیهای فیزیکی ساختار لایهای دارد. بخش مرکزی آن جامد است، بیشتر از آهن و نیکل درست شده و هستهی درونی نامیده میشود. پیرامون هستهی درونی را لایهی مایعی از آهن و نیکل فراگرفته که هستهی بیرونی نام دارد. پیرامون هستهی بیرونی را لایهای به نام گوشته در بر میگیرد که خود از لایهای جامد و سخت به نام گوشتهی زیرین و لایهای نرمتر و خمیری به نام سستکره درست شده است. پیرامون گوشته را لایهی نازک و جامدی به نام پوسته فراگرفته که بیشتر از سیلیس، اکسیژن و آلومینیوم درست شده است. زمینشناسان به مواد طبیعی و بی جان سازندهی پوسته سنگ میگویند و بیرونیترین لایهی زمین را سنگکره مینامند.
سنگها از یک یا چند کانی درست شدهاند. کانی به موادی بیجان، جامد و بلوری گفته می شود که ترکیب شیمیایی به نسبت ثابتی دارند. بیش از 3 هزار گونه کانی در طبیعت یافت شده است که نزدیک 20 تا 25 گونه از آنها در ساختمان بسیاری از سنگها وجود دارند. بیشتر سنگها از چند کانی درست شدهاند، مانند گرانیت که بخش زیادی از آن از سه کانی کوارتز، فلدسپات و بیوتیت است. هر گروه از سنگها نیز دارای کانیهای مشخصی هستند که در گروه سنگهای دیگر وجود ندارند یا بسیار اندک هستند. برای نمونه، کانی هالیت فقط در سنگهای رسوبی دیده می شود و در سنگهای آذرین یا دگرگونی دیده نمی شود. کانی ولاستونیت نیز فقط در سنگهای دگرگونی یافت می شود. با این همه، برخی از کانی ها، مانند کوارتز، ممکن است در هر گونه سنگی وجود داشته باشند.
سنگهای آذرین
هرچه بیشتر به ژرفای زمین برویم، دما بالاتر می رود و در ژرفای زیاد به اندازهی میرسد که برای ذوب شدن سنگها کافی است. با این همه، مواد درونی زمین به حالت مذاب نیستند و فشار زیادی که از لایههای بالایی بر لایههای زیرین وارد میشود، از ذوب شدن سنگها جلوگیری میکند. اما در جاهایی از ژرفای زمین که به دلیلی(برای نمونه، در پی جایهجایی ورقههای سنگ کره) از فشار کاسته میشود یا سنگهای سطحی زمین به زیر سطح فرو میروند، سنگها ذوب میشوند. هر جایی که سنگها ذوب شوند، مادهی مذاب، که ماگما نام دارد، به سوی بالا راه پیدا میکند و آرام آرام دمای آن کاهش مییابد و سنگهای آذرین را پدید میآورد.
ماگما ممکن است به بخشهای بالایی پوسته نفوذ کند یا از راه شکافها و سوراخها به سطح پوسته راه یابد. ماگمایی که از سطح پوسته بیرون نمیزند به آهستگی و طی سالها سرد میشود و سنگهای آذرین درونی را میسازد. به ماگمایی که از دهانهی آتشفشان بیرون میآید و به سطح زمین میرسد، گدازه میگویند. همهی حجم گدازهای که به سطح زمین میآید، به حالت مذاب نیست و قطعههای ذوب نشدهی سنگ و کانیهای بلوری را نیز در خود دارد. گدازه طی چند روز سرد میشود و سنگهای آذرین بیرونی را میسازد.
بررسی ترکیب شیمیایی سنگهای آذرین و گدازهی آتشفشانهای فعال نشان داده است که ماگما یک ترکیب سیلیکاتی با اندکی اکسیدهای فلزی ، بخار آب و مواد گازی است. سنگهای آذرین را بر پایهی درصد این مواد در سه گروه گرانیتی(اسیدی)، بازالتی(بازی) و آندزیتی(میانه) جای میدهند. سنگهای آذرینی مانند ریولیت و داسیت را که محتوای سیلیس آنها بالاست، یعنی بیش از 63 درصد 2 SiO دارند، از گروه سنگهای آذرین اسیدی به شمار میآورند. سنگهای آذرینی مانند آندزیت که بین 52 تا 63 درصد 2 SiO دارند، از سنگهای آذرین میانه و سنگهایی مانند بازالت و گابرو را که محتوای سیلیسی کمتری دارند، از سنگهای آذرین بازی هستند. برخی از سنگهای آذرین، مانند پریدوتیت، را که محتوای سیلیسی آنها بسیار پایین است، فرابازی می دانند.
بافت سنگهای آذرین
زمینشناسان در بررسیهای صحرایی، که ابزارهای پیچیدهی آزمایشگاهی در دسترس نیست، از اندازه و آرایش بلورهای سنگ، که بافت سنگ نام دارد، برای توصیف سنگها بهره میگیرند. اصطلاح بافت سنگ هنگام بررسی سنگ زیر میکروسکوپ نیز به کار می رود. بافت سنگ آذرین علاوه بر این که آن را از سنگها دیگر جدا میکند، ما را از درونی بودن یا بیرونی بودن آن و حتی ژرفایی که سنگ در آنجا از ماگما پدید آمده است، آگاه میسازد.
1. بافت نهانبلورین. بلورها را نمیتوان با چشم غیرمسلح دید. اگر بلورها به اندازهای کوچک باشند که فقط با میکروسکوپ پولاریزان دیده شوند، اصطلاح میکروکریستالین و اگر فقط با میکروسکوپ الکترونی یا پرتوهای ایکس شناسایی شوند، اصطلاح کریپتوکریستالین را به کار میبرند.
2. بافت آشکاربلورین. بلورها درشت و از 2 تا 5 میلی متر هستند. این بافت زمانی پدید میآید که ماگما به آهستگی درون زمین سرد شود.
3. بافت پگماتیتی. گونهای از بافت آشکاربلورین است که اندازهی بلورهای آن بزرگتر از 5 سانتیمتر و حتی چند متر است.
4. بافت پرفیری. گونهای از بافت آشکاربلورین است که دارای بلورهای درشت در زمینهای از بلورهای ریز است. این بافت نتیجهی سرد شدن آهسته زیر سطح زمین و آمدن ناگهانی ماگما به سطح زمین است که نخست با پدیدآمدن بلورهای درشت و سپس با بلورهای ریز همراهی میشود.
5. بافت سوراخدار. در پی سرد شدن تند گدازهای که گاز فراوان در خود دارد، بر سطح زمین پدید میآید. سنگپا نمونهای از این بافت است.
6. بافت شیشیهای. در برخی فورانهای آتشفشانی، گدازه به درون آب ریخته میشود و بسیار تند سرد میشود. این گونه سنگها بلور ندارند و بافتی مانند شیشه دارند.
7. بافت آذرآواری. هنگامی که گدازه به صورت ذرههای خاکستر به هوا پرتاب میشود و آن ذرهها به صورت لایهای تهنشین میشوند، سنگهایی را میسازند که ذرههای سازندهی آنها آذرین، ولی تهنشینی آنها شبیه سنگهای رسوبی است.
8. بافت آگلومرا. اگر اندازهی ذرههای پرتابی از دهانهی آتشفشان بزرگ باشد، پس از تهنشین شدن به یکدیگر جوش میخورند و سنگ یکپارچهای را میسازند که آگلومرا نامیده میشود.
خانوادههای سنگهای آذرین
سنگهای آذرین را بر پایهی بافت، درصد سیلیس، رنگ، چگالی، ترکیب شیمیایی و در نظر داشتن ویژگیهای دیگر، طبقهبندی میکنند.
1. خانوادهی گرانیت- ریولیت. گرانیت از شناختهشدهترین سنگهای آذرین درونی است که فراوانی و زیبایی آن پس از صیقل یافتن، باعث شده است که در معماری مورد توجه باشد. نام این سنگ از واژهی لاتین گرانوم به معنای دانهی گندم گرفته شده است، زیرا بیشتر کانیهای آن به اندازهی دانهی گندم است. بافت آن از نوع آشکاربلورین است و بیشتر از فلدسپات پتاسیمدار، پلاژیوکلاز سدیمدار و کوارتز درست شده است. کانیهای بیوتیت، آمفیبول، هورنبلند و گاهی میکای سفید نیز در ساختمان آن دیده میشود.گرانیتها به رنگهای سفید، خاکستری و صورتی دیده میشوند که برخاسته از نوع فلدسپات آنهاست.
ریولیت از نظر نوع کانیها با گرانیت تفاوت زیادی ندارد و در واقع گرانیتی است که بیرون از پوستهی زمین پدید میآید. ریولیتها رنگ روشنی دارند و چون جهتیافتگی مادهی مذاب را به آسانی میتوان در آنها شناسایی کرد، به این نام خوانده میشوند( ریولیت به معنای جریان یافته است.) در این خانواده سنگهایی با بافت شیشهای نیز وجود دارد که ابسیدین شناختهشدهترین آنهاست. این سنگ تیرهرنگ است و تیرگی آن به این علت است که هیچ گونه بلوری در آن وجود ندارد. به سنگهای بیرونی با بافت سوراخدار این خانواده، پونس، پامیس یا سنگپا می گویند. توجه داشته باشید که سنگپا ممکن است در خانوادههای دیگر نیز وجود داشته باشد.
2. خانوادهی گرانودیوریت- داسیت. گرانودیوریت یکی از فراوانترین سنگهای آذرین درونی است که از نظر کانی شناسی، در میانهی سنگهای گرانیتی و دیوریتی جای میگیرد. زیرا درصد کوارتز آن اندکی از گرانیت کمتر ولی از دیوریت اندکی بیشتر است. داسیت همانند بیرونی گرانودیوریت است. این سنگ در ایران فراوان است و بیشتر به رنگ روشن دیده می شود.
3. خانوادهی دیوریت- آندزیت. دیوریتها سنگهایی هستند که بیشتر از فلدسپات پلاژیوکلاز سرشار از کلسیم درست شدهاند. این سنگها اغلب کوارتز ندارند، اما گاهی اندکی کوارتز و فلدسپات پتاسیمدار نیز در ساختمان آنها دیده میشود.کانیهای تیرهرنگ دیوریتها اغلب آمفیبول، پیروکسن و بیوتیت است. آندزیت همانند بیرونی دیوریت است که به رنگ خاکستری تیره دیده میشود به صورت سنگپا و آذرآواری نیز وجود دارد.
4. خانوادهی گابرو- بازالت. گابروها سنگهای تیره با چگالی به نسبت بالا هستند که بیشتر از پیروکسن و پلاژیوکلاز کلسیمدار درست شدهاند. البته، ممکن است اندکی الیوین نیز در آنها دیده شود. بازالت همانند بیرونی گابرو است. بازالت و گابرو 75 درصد سنگهای آذرین پوستهی زمین را میسازند. بازالت سوراخدار را اسکوری میگویند که شبیه سنگپاست. بازالت شیشهای نیز وجود دارد که به آنها تاکیلیت میگویند. در پیرامون آتشفشان خاموش دماوند، بهویژه در کنارهی جادهی هراز، میتوان گونههای اسکوری، پرفیری و آگلومرای بازالتی را پیدا کرد.
5. خانوادهی پریدوتیت. پریدوتیت سنگی بسیار بازی است که بیشتر از کانیهای آهن و منیزیمدار درست شده است.پریدوتیتها چگالی بالایی دارند و رنگ آنها تیره است. الیوین فراوانترین کانی پریدوتیتهاست، اما ممکن است اندکی پیروکسن و حتی آمفیبول نیز در آنها دیده شود. پریدوتیتها سرشار از الیوین را دونیت گویند و پریدوتیتهای سرشار از پیروکسن را پیروکسنیت مینامند. در صورتی که هم الیوین و هم پیروکسن را داشته باشند، لرزولیت خوانده میشوند. لمبورژیت، که بسیار کمیاب است و از بلورهای ریز اوژیت(نوعی پیروکسن) و الیوین آهندار درست شده است، همانند بیرونی پریدوتیتهاست و به رنگ قرمز قهوهای دیده می شود. کیمبرلیت را نیز همانند بیرونی آنها میدانند که سرشار از الیوین است و بلورهای ریز و اندکی گرونا(کانی دگرگونی) و الماس دارد.
سنگهای رسوبی
چهرهی زمین همواره در حال دگرگونی است و عاملهایی مانند نیروی گرانش، آبهای جاری، موجهای دریا، باد، یخچالها و حتی انسان، همراه با کنشهای شیمیایی موادی مانند آب، اکسیژن، دیاکسید کربن، اسیدها و مواد دیگر، باعث از همپاشی ساختمان سنگها و خرد شدن آنها می شوند. خردهسنگها همراه با مواد محلول به جاهای پستی مانند دریاها، دریاچهها، کنار رودخانهها، غارها و جاهای دیگر میروند و در آنجا تهنشین میشوند. مواد تهنشین شده، که رسوب نامیده میشوند، در اثرعاملهای گوناگونی، مانند فشار و گرما، به هم پیوسته می شوند و سنگهای سخت و یکپارچهای را میسازند که به آنها سنگهای رسوبی میگویند.
سنگهای رسوبی به علت لایهلایه بودن و نیز داشتن برجای ماندههایی از جانداران گذشته، به زمینشناسان کمک میکنند تاریخ گذشتهی زمین را بازسازی کنند. سنگهای رسوبی در مقایسه با سنگهای آذرین و دگرگونی بخش کمتری از پوستهی زمین را می سازند، اما چون در سطح زمین ساخته می شوند، بخش زیادی از سطح قارهها را پوشاندهاند. این سنگها جای انباشته شدن و جابهجایی آبهای زیرزمینی هستند و به دلیل اندوختههای زغالسنگ، نفت و گاز، نمک، کانیهای آهندار و دیگر کانیهایی که در صنعت ارزش دارند، بسیار مورد توجه هستند.