دانلود تحقیق معماری باروک
تعداد صفحات : 26 با فرمت ورد و قابل ویرایش
از اوایل قرن هفدهم تا اواسط قرن هجدهم، اندیشهها و سلیقه نو ـ معماری ـ هنر اروپا را دگرگونی بخشید که محققان این دوره باروک را نام نهادهاند. هنر باروک پیش از آنکه در ادبیات بکار رود، در هنر معماری رخ نمود و به تدریج در هنرهای تجسمی و موسیقی آشکار شد.
باروک از واژه پرتقالی به معنای مروارید نامنظم مشتق است. این اصطلاح در آغاز مخصوصاً دربارهی معماری رنسانس با یک معنی حقارتآور بکار برده میشد. از نظر منتقدان سدهی نوزدهم، به معماری کلاسیک منحط ـ بی ساختار، دارای تزئینات زیادی، نمایش و عجیب و غریب اطلاق میشده است، ولی استفاده از اصطلاح باروک به عنوان یک واژه حقارتآور از رواج افتاد و محققان دریافتند که سبکهای باروک تفاوتهایی با سبک رنسانس دارد. مثلاً سبک باروک پویاست، ولی رنسانس نسبتاً ایستاست.
خواستگاه باروک ایتالیا و شهر روم است. در بسیاری از جنبهها به آزادی موجود در معماری کلاسیک روم باستان نزدیکتر بود. در این دوره علم پیشرفت کرده سرعت اکتشافات علمی بالا میرود. در این دوره ساعت اختراع میشود البته ساعت شنی و آفتابی از قبل بوده و ساعت عقربه ای اختراع میشود. دوره تئاتر است. و اینها باعث تحول در هنر میشود. در عصر باروک علاقهی عجیبی به فضای بیکران دیده میشود. در این دوره نیوتن -کپرنیک و کپلر از ستاره شناسان و فیزیکدانان مشهور هستند. نیوتن معتقد است که مدار سیارات به دور خوزشید بیضی است. و با اختراع ساعت مفهوم زمان مطرخ میشود و در نتیجه در هنر به خصوص مجسمه سازی فرمهای سیال مطرح میشود و دیگر خطوط شکسته و عمود مطرح نیست بلکه خطها الهام از طبیعت میگیرند و چون در طبیعت خط راست نداریم خطوط تبدیل به خطوط منحنی و مواج میشود.
معماری باروک در کلیسا و دربار بیش از هر جای دیگری نمود مییابد و موسیقی باروک در کلیسا به رشد و کمال واقعی خویش رسید. باروک هنر تظاهر و تلالو است و بر پایه نظام مقابله، شباهت و قرینهسازی بنا شده است. هنری است با ساختار بسیار قوی که در شعر و نثر آن، استعارهها و کنایهها همان نقشی را دارند که در معماریش قوسها و مارپیچها و اشکال هندسی.
از نظر ادبی باروک اغلب در برابر کلاسیسیسم معنی میشود. یعنی بر خلاف کلاسیسیسم که بر پایهی اعتدال استوار است در باروک اغراق به چشم میخورد.
دو شاخه ی باروک عبارت است از: Preciosite و Burlesque
در Preciosite تصنع وجود دارد. مثلن به جای گفتن”دندان” از عبارت “مبلمان دهان” و یا به جای کلمهی “نان” از عبارت “حامی زندگی” استفاده میشود. این نوع از باروک در واقع خواستار ایجاد فاصله میان افراد عامی و باسواد است به شکلی که درک سخنان افراد باسواد برای افراد عامی مشکل گردد.
شاخهی دوم باروک یعنی Burlesque نیز مانند شاخه نخست عمل میکرد ولی در جهت مسخره کردن افراد عامی.
جهان بینی و خصوصیات سبک باروک
1. بی ثباتی دنیا: یکی از اساسیترین تفکرات باروک این است که شناخت و دانش بشر از جهان پیرامون خود کامل و 100% نیست، چون دنیا بی وقفه در حال تحول، دگرگونی و بازسازی است و هیچ چیز ثابت و قطعی نیست. به عنوان مثال، این تغییر و تحول در طبیع کاملاً محسوس است. توالی فصلها، نشانههایی ملموس از این تغییر شکل بیوقفه دنیا است.
2. انسان آزاد: انسان محکوم به سرنوشت نیست، بلکه حاکم بر تقدیر خود است، چون این دنیا ثابت و بدون تغییر و تحول و قوانین حاکم بر آن نیز قطعی و غیر قابل نقض نیست، بودن انسان در چنین شرایطی، آزادی عمل، قدرت انتخاب و توانایی تصمیم گیری با تمام آگاهی را برای او به دنبال دارد.
3. نپذیرفتن چیزی بطور قطعی و مسلم: باروک به واقعیتهای قطعی و صد درصد ایمان ندارد، بلکه عقیده دارد که همه چیز در ظاهر نمودار میشود. باروک به آنچه که در «ظاهر وجود دارد» اهمیت میدهد نه به آنچه که «واقعاً هست».
4. واقعیت و توهم: پیروان سبک باروک معتقد هستند که بین حقیقت و خیال، ظاهر و باطن مرز مشخصی وجود ندارد و کاملاً از هم قابل تفکیک نیستند. شاید آنچه را که خیالی میدانیم، عین واقعیت باشد و شاید هم برعکس، تمام واقعیتهای ذهنی ما همه خیالی بیش نباشد.
5. دنیا صحنه نمایش است: زندگی تئاتری توأم با خواب و بیداری، عشق و عقل، جنون و شیفتگی، خیال و حقیقت است. انسان باید دراین صحنه زندگی بانقابی بر چهره نقش بازی کند یعنی باید بازیگر صحنه زندگی خودباشد. و بازیگر این صحنه، انسان، باید با گذاشتن نقاب، واقعیت را پنهان کند که این کتمان و بازیگری نوعی خودسازی است زیرا با تظاهر به خوب و شریف بودن، واقعاً میتوان خوب و شریف شد.
6. باید مدرن بود: درعصر باروک دیگر از قدما تقلید و پیروی نمی شود، بلکه بیشتر به دنبال چیزهای نو و جدید و خلاف روال معمول هستند.
7. مخاطبان متمدن: مخاطبان باروک مردمان با فرهنگ و متمدن هستند ولی الزاماً دانشمند و فاضل نیستند.
8. افراط: هنرمندان سبک باروک در خلق آثار خود گاهی زیاده روی میکنند و ازنظر آنان هر افراطی به نام «آزادی خلاق» مجازاست.