بررسی علل و میزان افسردگی در زنان در مقطع سنی 15 تا 30 سال
تعداد صفحات : 55
افسردگی این موج خروشان که از مسیر شتاب آلود کشتی پرطمطراق قرن برخاسته است دیری است که به ساحل آرامش انسان سرگشته عصر ماشین رسیده است و در سکوت شب غفلت و بی خبری انسانهایی که از فتح فضاهای دوردست سرمستند، همچون اسب تروا آرام آرام به فتح خانههای دل آنها مشغول است. همه ما اوقاتی را تجربه کردهایم که زندگی در نهایت دشواری خود بوده است تنها مانده ایم قدرت باز پرداخت بدهی های خود را از دست دادهایم یا یکی از عزیزانمان از دست رفته است، در این مواقع حتی فکر نمیکردیم که بتوانیم تا هفته دیگر دوام بیاوریم اما به هر ترتیبی بود دوام آوردیم معمولاً مواقعی پیش میآید که دلتنگ و افسرده میشویم و دنیا را تیرهتر از واقعیتش میبینیم روانشناسان خلق انسان را به رنگین کمان شبیه میدانند که هر خلق متمایز از دیگری است ولی قابلیت ترکیب با هم را دارند سایه های این رنگین کمان از غمگینی عادی، خلق روزانه، افسردگی خفیف تا شیدایی حقیقت و شنگولی همراه با مشکلات رفتاری، گسترده است، به گفته روانشناسان همه ما از لایههای مختلف رنگینکمان گذر میکنیم احساسهای غم و ناراحتی در مقابل از دست دادن شغل یا عزیزان یک پاسخ عادی است اما وقتی این احساسهای نامناسب افراطی و مخل کارایی شود از آن به عنوان اختلاق خلقی یاد میشود و ممکن است به بیماری افسردگی مبدل شود که در آن دو صورت خلق شخص آشفته میشود گرچه امروزه پیشرفتهای تکنولوژی باعث شده تا مردم از رفاه بیشتری برخوردار باشند اما ثمره این تغییر و تحول، پیشرفت و توسعه عوارضی است که بهترین و باارزش ترین نعمت زندگی، یعنی (آرامش) را از انسانها ربوده و تنشهای روانی، اختلالات رفتاری و آسیبهای اجتماعی را جایگزین آن نموده است این بیماری اختصاص به یک طبقه معین، اجتماع و یا کشور بخصوص ندارد. علائم زجردهنده آن را در میان مردم از دارا و فقیر، دانشمند و بیسواد، شاه و گدا، زن و مرد، مومن و بیدین، هر گوشهای از عالم میتوان یافت در واقع از ابتدای خلقت این فرض دائماً شهد زندگی را به گروهی از مردم هر دیار و اقلیم تلخ و ناگوار ساخته است. این بیماری محدود به زمان و مکان خاصی نیست بلکه واکنشی در مقابل استرس و حالتی است که در هر زمان و برای هر کس ممکن است رخ دهد. در زندگی هر فرد موقعیتهایی پیش میآید که خواه، ناخواه او را غمگین میسازد و بر کیفیت خلق شخص تاثیر عمیق گذاشته و نحوه ادراک او را از خوایش و از محیطش دگرگون میسازد. امروزه توجه به مسائل روحی و روانی بیش از هر چیز دیگری ضروری و لازم شمرده میشود زیرا که انواع و اقسام بیماریها و اختلالات روانی در سطح جامعه دیده میشود که غالباً افراد بدن آگاهی ندارند و این عدم آگاهی خود مشکلساز است. اجتماع خوب اجتماعی است که زن در آن از حیث معشیت خود و فرزندان در کفالت و عایت و حمایت مرد باشد تا با سلامت بدن و فکر در محیط محبت و مهربانی کانون خانه و خانواده را با نظم و ترتیب و آرامش و زیبایی و دلسوزی و دلبری و همنعنی بیاراید. امروزه زنان نمیخواهند فقط سر به راه باشند آگاهند از خویشتن افزایش یافته است. با این حال تناقضهای فراوان در ذهن زن امروزی نهفته است و میکوشد تا خود را در درون آکنده از کشمکش است از سویی میخواهد محبوب همگان باشد و میکوشد همه را راضی نگه دارد از سوی دیگر میداند که به این ترتیب دچار افسردگی میشود. هنوز هم دختران امروزی بر اساس آئین زندگانی واقعی قرن نوزدهم که قدری رقیق شده است بار آورده میشود ولی با واقعیات تلخ اجتماعی روبرو میشوند با پندررهای آن خصوصیات زنانه منافات دارد امروزه فقر زنان گسترده شده و زنان بازگشته از کار و دوباره بر سر کار موجود در منزل رفته و باید اعضای خانواده را تر و خشک کنند زنان در برابر کار مساوی در قیاس با مردان از دستمزد کمتری برخوردارند عدم تسهیلات لازم این شندرغاز زنان را نیز دود میکند. زنان از مشکلاتی چون پیرشوندگی، خشونت جنسی فقر فزاینده و تبعیض جنسی رنج میبرند. متاسفانه این موانع مقارن با انتظارات بالای زنان شده است فلذا به این دلیل است که شیوع افسردگی در بین زنان بیشتر از مردان است.