ارتباط میان رضایت زناشویی و هوش همسران
تعداد صفحات : 157
پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط میان رضایت زناشویی وهوش همسران صورت گرفته است. طرح پژوهش از نوع پس رویدادی بود واز طریق نمونهگیری در دسترس، 60نفر زن وشوهر (30زوج ) انتخاب شدند .ابراز پژوهش شامل پرسشنامه 47سوالی رضایت زناشویی Enrich وماتریسهای پیشرونده ریون بود.فرضیه تحقیق با استفاده از روش همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت ونتیجه ،در سطح اطمینان 99%دو فرضیه تحقیق یکی مبنی بر رابطه بین رضایت زناشویی وهوش مردان ودیگری مبنی بر رابطه رضایت زناشویی وهوش زنان رد وفرض صفر مورد قبول واقع شد. دو فرضیه تحقیق بعدی با استفاده از روش t استودنت مورد بررسی قرار گرفت ونتیجه ،هردو در سطح اطمینان 99%رد وفرض صفر مورد قبول واقع شد واین نتایج حاصل شد،بین رضایت زناشویی مردان وزنان وهمچنین بین هوش مردان وزنان تفاوت معناداری وجود ندارد.
مقدمه
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از خانه ای که به ازدواج آباد شود نیست و هیچ چیز نزد خدا منفورتر از آشیانهای که در اسلام بوسیله طلاق از هم بپاشد نیست(مشکینی، 1359 ، ص182).
همسرگزینی، ازدواج، تشکیل خانواده، فرزند و تربیت او همه مراحلی از امتحان بزرگ الهی است که یکی پس از دیگری از راه میرسند و آدمی باکوله بار معرفت و اختیار، چنگ در ریسمان توکل الهی میزند تا به اوج قلههای پر غرور تکامل قدم نهد و خود را بر کشد ، تا در نهایت راههای پر پیچ و خم زندگی مقام والای (و رضوان من الله اکبر )را احراز نماید. ادارة زندگی مشترک و تدبیر نیکوی خانواده، همچون سایر امور نیازمند دانش کافی،دل اگاهی و بصیرت است. موفقیت در این حوزه،مجاهدت و سعی وافر میطلبد ،تا بتواند بارقههای هدایت الهی را به سوی خود جذب کند،خانواده متعادل،یکی از آرمانهای تشکیل زندگی و آرزوی برتر هر زوج جوانی است (شرفی ،1377،ص 14).
زناشویی و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است. که غرائزش در وجود انسانها نهاده شدهاست و این خود یکی از نعمتهای بزرگ الهی است (امینی،1363،ص 3).
یکی از انگیزههای زیبا و متعالی بشر ،گرایش او به تشکیل خانواده و داشتن فرزند است . زندگی خانوادکی بشر صددرصد طبیعی است .به این معنی که آفرینش انسان به گونهای است که او را به طور فطری و طبیعی به سوی تشکیل کانون خانوادگی و داشتن فرزند سوق میدهد . شواهد تاریخی نشان میدهد که انسان در تمام طول تاریخ،زندگی خانوادگی داشته است (سادات ،1377،ص 17).
اندیشمندانی که تاریخ را از سر بصیرت مطالعه کردهاند بر این باورند که در طول تاریخ هیچ رسم و قانونی به اندازه همسر گزینی و تشکیل خانواده اهمیت نداشته است . علـت این حقیقت آن است که ازدواج یک امر نوعی است نه شخصی. یعنی هدف آن بقاوپرورش واستمرار نوع بشر است (سادات ،1377، ص 18).
پس از تشکیل خانواده زن و مرد از روی عشق و محبت در خدمت یکدیگر در میآیند و هر یک خود را وقف آسایش و راحتی دیگری میکند . در مرحلة بعد، این دو در خدمت پرورش و رفاه فرزندان قرار میگبرند وبه این ترتیب از حصار تنگ خودخواهی تنها برای خود کارکردن و جز خود کسی را ندیدن ، تا حدی خارج میشوند ، عواطف و ویژگیهای روحی آنها با قرار گرفتن در محدودة این پیوند صیقل میخورد و جز خود ، دغدغة کس دیگری نیز در درون آنها بوجود میآید . این تمرین مناسبی برای مبارزه با خودبینی و خودخواهی است که اولین شرط رشد و کمال آدمی به حساب میآید . بسیاری از نیازهای اساسی انسان در خانواده تأمین میشود : نیاز زیستی و غریزی به جنس مخالف ، نیاز به محبت ، عاطفه ، نیاز به داشتن فرزند و0000 (سادات ، 1377، ص 19 ) .
امروزه اختلال در نظام مقدس خانواده و بیاعتنایی به اصول ضروری و ارزشهای آن است که پایه های اصلی خود زمین را به تباهی کشیده و دوران معاصر را به نام (بیگانگی انسان از انسان ) که به بیماری غیر قابل علاج (بیگانگی انسان از خویشتن ) منتهی گشته است ، سزاوار نمودهاست . توقع یک جامعة صالح و مجتمع قابل تفسیر با (حیات اجتماعی معقول) بدون اصلاح نظام خانواده کاملاً بیجا و خلاف حقیقت است (انصاریان ، 1377 ، ص 3 ) .