دانلود مقاله رابطه بین خودپنداره و آرایش
تعداد صفحات : 79 صفحه با فرمت ورد و قابل ویرایش
پژوهش انجام شده در مورد مسئله رابطه بین خودپنداره و آرایش است.فرضیه این پژوهش عبارت بود از اینکه بین خودپنداره دختران با آرایش و دختران بدون آرایش تفاوت معنی داری وجود دارد.در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است.نمونه مورد نظر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد(واحد قزوین) می باشد.این نمونه شامل 100 نفر که 50 نفر دختران با آرایش و 50 نفر دختران بدون آرایش هستند.لازم به ذکر است که به دلیل محدودیت هایی از نمونه 50 نفری دختران بدون آرایش کاسته شد و این نمونه به 93 نفر رسید.
در تجزیه و تحلیل داده ها از ارزش آماری T برای گروههای مستقل استفاده شده است که ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه خودپنداره کارل راجرز است.
در بررسی به عمل آمده نتایج حاکی از این است که بین خودپنداره دختران با آرایش و بدون آرایش تفاوت معنی داری وجود دارد.بطوری که افراد باآرایش از خودپنداره مثبت بالاتری برخوردار هستند یعنی به خود واقعی شان نزدیک تر هستند.آنچه را که می توان در آخر ذکر کرد این است که بیشتر افراد این پژوهش از خودپنداره پایینی برخوردار هستند بطوری که از 93 نفر فقط 28 نفر دارای خودپنداره نرمال بودند.
مقدمه:
«خودت را بشناس1» سخنی است که از روزگاران قدیم خردمندان به آن اهمیت بسیاری داده اند ولی قدر و اهمیتش در این زمانه از همیشه بیشتر است.خودشناسی2 فقط از راه اندیشیدن توأم با ملامت خویش و تأمل در حال دیگران و درباره روابط ما با افراد دیگر حاصل می شود.فکر و اندیشه در کار خویش،خواه و ناخواه همراه با کار درون بینی3 است.انسان باید در ضمن این عمل،حالات ذهنی،ضربان قلب،کنش، وجدان،انگیزه،امیال و بیزاری های خود را نیز مورد توجه کامل قرار دهد.باید این حالات را نه فقط به همان گونه که وجود دارد بشناسیم بلکه آنها را ارزیابی نموده راجع به هر کدام نظر خوب یا بد یا بی اثر بدهیم و روشن سازیم که آیا ریشه های دراز و صورت دائمی دارند یا موقت و گذران هستند(مک و گال 1362).
بی شک خودشناسی بزرگترین خدمت انسان به خودش است لازم است احکامی که انسان را به رستگاری می برد از عقاید و ایدئولوژی های دیگر تفکیک گردد.در این راستا اول باید انسان را شناخت و بعد کمبودها و دردهایش را یافت و واقعیت ها را که لازم است بررسی نمود و به گفتة «کامیل فلاماریون» هأهت شناس فرانسوی «ما چیزی را که می فهمیم حق انکار آن را نداریم» برای
بررسی مسائل پیچیده خودشناسی نه تنها از دانش و علوم تجربی بلکه از تفکر،تعقل،الهام،علوم باطنی و بالاخره از وی هادیان بشر نیز باید استفاده کرد.
برای تغییر زندگی یک فرد یا یک ملت اول باید محور افکار او را تغییر داد در این راستا تقابل بین مادیت،معنویت،فعالیت و فضیلت را نباید از نظر دور داشت.و تکامل عالیترین هدف آفرینش است جزء در سایه این مطلب میسر نمی شود.برای رسیدن به کمال جز اینکه انسان ها ویژگی های خویش را بدانند و توفیقی در شناسایی خود داشته باشند راهی نیست.برای رسیدن به سعادت،شناخت خویشتن1 و پرورش جان و تن هر دو لازم است در غیر این صورت از آمال و مقاصد انسانی دور می شود و به هدف زندگی نمی رسد و حفظ این تعادل را که برای فائق آمدن به مشکلات و ناخواستنی های زندگی است از دست می دهد(بهاری،1366).خودپنداره2 مجموعه ای است درونی و نسبتاً پایدار.شامل همه آنچه که اشخاص متعلق به خود می دانند از جمله جنبه های جسمی،اجتماعی،هیجانی،اعمال اختصاصی،شایستگی ها همراه با عناصر مادی با اهمیت(صدر السادات و شمس اسفند آباد،1380).