بررسی میزان آشنایی معلمان علوم تجربی سال چهارم ابتدایی با اهداف درس علوم و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی
تعداد صفحات : 34 با فرمت ورد و قابل ویرایش
فهرست مطالب:
فصل اول مقدمه پژوهش
1-1– مقدمه
2-1- بیان مسئله پژوهش
3-1- هدف پژوهش
4-1- سئوالات پژوهش
5-1- بیان فرضیه های پژوهشی
6-1- تعاریف عملیاتی متغیرها
فصل دوم پیشینة تحقیق
1-2- نظریه آموزشی
2-2- تعریف آموزش
3-2- تعریف یادگیری
4-2- مدل عمومی آموزشی
5-2- منابع انتخاب هدفهای آموزشی
6-2- طرح هفت قدمی هدف گزینی
7-2- هدفهای آموزشی رفتاری
8-2- فواید استفاده از هدفهای رفتاری
9-2- روش تهیه هدفهای رفتاری
10-2- انواع هدفهای آموزشی رفتاری ( هدفهای ورودی – هدفهای بین راه – هدفهای نهایی )
11-2- طبقه بندی هدفهای آموزشی
12-2- طبقه بندی بلوم از هدفهای آموزشی
13-2- حوزه شناختی
14-2- حوزه عاطفی
15-2- حوزه روانی – حرکتی
16-2- طبقه بندی هدفهای آموزشی بر اساس انواع یادگیری
فصل سوم روش اجرایی تحقیق
1-3- روش پژوهش
2-3- آزمودنیها
3-3- ابزار اندازه گیری
4-3- روش آماری
5-3- روش جمع آوری اطلاعات
فصل چهارم نتایج
1-4- تجزیه و تحلیل داده ها
فصل پنجم بحث و نتیجه گیری
1-5- محدودیتها
2-5- پیشنهادها
خلاصه و نتیجه گیری
منابع
نکه ای از متن :
اساس زندگی هر موجود زنده بر تغییر و تحول همراه با دگرگونی متکی است. آدمی ذاتاًٌ در حال رشد و تکامل است و حیات هر انسان، بر چگونگی تربیت او در کودکی استوار است. آنچه مسلم است، این است که ضمیر کودک در بدو تولد، پاک و عاری از هر گونه تصاویر و نقش بندی است.
در دوره طفولیت، بویژه قبل از سه سالگی، کم کم صفحات خالی ذهن نقش میگیرد و در 4 و 5 سالگی استعدادهای عقلی به مرور آشکار و نمایان میشود.
6سالگی، سن ایجاد رابطه کودک با دبستان است. نوآموز خردسال کم کم با مدرسه آشنا میشود. معلم کلاس او که با فنون تدریس و علم روانشناسی آشنائی دارد آموخته است که چگونه بیاموزد. او با علاقه و توانائی، لحظات طلائی عمر خود را نثار فراگیرندگان میکند و اصول مهمی را که در موفقیت یک معلم موثر است مد نظر دارد.
بچه های مدرسه ابتدائی پرسشگرند. آنها مجذوب محیط اطراف، حیوانات، گیاهان، بدنشان، آسمان و ماوراء آن و انواع پدیده هایی که ممکن است برای آنها سحر آمیز باشند میشنوند.
این علاقه مندی ذاتی دانشآموزان به علم، به معلم کمک میکند تا تدریس علوم به کودک برای معلم نسبتاٌ آسان و لذت بخش باشد.
زمان زمان رشته نظامهای آموزشی است. بطور کلی جامع مشخص کرده است که نظامهای مدرسه ای ما نیازهای جاری را برآورده نمیسازند و ما باید به سمت یک بازسازی حرکت کنیم اما از آن مهمتر، شاغلین نظامهای آموزشی به کوششهایی که برای بازسازی صورت میگیرد جهات تازه ای داده اند، و برای مسائلی که آموزش و پرورش با آن روبروست دیدگاه سیستمی را ایجاد کرده اند .
نخستین ...........
و ........