مقایسه میزان اضطراب دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار مقطع متوسطه شهرستان قوچان
تعداد صفحات : 124 همراه منابع
قرن بیستم به عنوان عصر اضطراب نامیده می شود هر چند که ترس و اضطراب و سایر هیجانات از زمان پیدایش انسان با وی همراه بوده و در واقع به قدمت خود بشر می باشد . با اینکه ترس از زمانهای قدیم مطرح بوده اما اضطراب و تفاوت آن با ترس و نفوذ آن در شرایط زندگی تنها مدت کوتاهی قبل از قرن بیستم شناخته شده است(1) . به همین جهت ابن حزم در بررسی خود می نویسد من دریافته ام که همه انسانها گریز از اضطراب را به عنوان یک هدف زندگی مورد توجه قرار می دهند به طوری که حتی دوست ندارند کلمه ای را بر زبان بیاورند و یا عملی انجام دهند که امید ندارند آن کلمه یا عمل می تواند روحشان را از اضطراب برهاند (2).
روان شناسی ورزشی که به عنوان شاخه ای از علم تربیت بدنی است به شناخت جنبه های روانی افراد و ارتباط آن با یادگیری مهارتهای ورزشی و مسائل اجتماعی افراد می پردازد.
مسائل هیجانی در روان شناسی خصوصا روان شناسی ورزشی همواره مد نظر بوده است. زیرا همه رفتارها نتیجه هیجانهای مختلف می باشد. ترس، خشم، تنفر، افسردگی، غرور، یأس، امید، سرگشتگی، بی علاقگی و اضطراب همگی تحت عنوان هیجان مطرح می شوند که شایعترین آن اضطراب است(3). که تأثیر زیادی روی یادگیری افراد دارد، لذا عواملی چون فشارهای اقتصادی – اجتماعی و محرومیت های عاطفی و تعارضات روانی مانع اصلی ظهور توانائیها و استعدادهای بالقوه شاگردان و شکوفایی اندیشه های خلاق آنان می شود (4).
از طرفی انسان موجودی است دارای روح و جسم و هر یک به تناسب باید رشد کند(5). چون نیرو از طریق روح به جسم منتقل می گردد بنابراین روح بایستی این آمادگی را داشته باشد در غیر اینصورت به عنوان یک مانع عمل کرده و نیرو را به شکل مطلوب به جسم منتقل نمی کند.
در بینش اسلامی نیز میان بدن و روح تأثیر و ارتباط متقابل و انفکاک ناپذیر وجود دارد و سلامت یا ضعف و بیماری بدن در نشاط و فعالیت و یا افسردگی و ناتوانی روح اثر مستقیم دردهای جسمانی و اضطراب های روحی دو عامل مهم هستند که ضمن تأثر گذاشتن بر یکدیگر سلامت جسم و روح را از شخص مبتلا باز می ستانند و وی را از استعدادها شگرف روانی باز می دارند و او را در چنبره عقده های روانی خردکننده گرفتار می سازند به این ترتیب تا زمانی که پیکر و روان را به مفهوم کامل کلمه نیرومند و پاک نسازیم امکان بهره گیری از قدرتهای نهفته طبیعی نفسانیات خویش را پیدا نخواهیم کرد (7).
اولین بار فرورید نقش عمده اضطراب را در تئوری شخصیت و سبب شناسی روان رنجوری روان تنی پیشنهاد کرد. اهمیت این پدیده به عنوان هیجان اصلی انسان به طور گسترده توسط دانشمندان طب و رفتار مورد توجه قرار گرفته و اغلب آنان اضطراب را عارضه بنیادی موجود بشر دانسته اند. با در نظر گرفتن زندگی جوامع معاصر و حوادثی از قبیل جنگ و منازعات مخرب ومضر، در سالهای اخیر تئوریهای اضطراب گسترش یافته و انتشار مقالات نتایج تحقیقات در مورد این پدیده همچنان در حال افزایش است بااین حال به علت پیچیدگی و ابهام مفاهیم تئوری آن و عدم وجود ابزار دقیق جهت اندازه گیری و ملاحظات اخلاقی در زمینه تحقیقات آزمایشگاه ونیز به دلیل گوناگونی تفاسیر و تعابیر فرضیه ای یک معنی مشترک و رسمی از اضطراب استنتاج نشده است. با این وجود پیشرفت قابل ملاحظه در این مطرح طی دهه اخیر غیر قابل انکار است (8).