بررسی مقایسهای بهداشت روانی دختران با مادران تحصیل کرده و غیرتحصیل کرده در شهر تهران
تعداد صفحات : 74
1-1- مقدّمه
2-1- اهمیت و ضرورت پژوهش
3-1- اهداف پژوهش
4-1- بیان مسئله
5-1- فرضیههای پژوهش
6-1- تعریف عملیاتی واژهها
1-1 مقدمه
انسان موجودی پیچیده و دارای ابعاد مختلفی است و حیات وی در اثر تعادل نسبی این ابعاد تضمین شده و دوام مییابد. در برقراری تعادل عوامل بیشماری به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر میگذارند که ممکن است نقش برخی از آنها برجسته و مهمتر از عوامل دیگر باشد. اما آنچه مهم است اینکه برقراری تعادل اغلب سبب بهبود رفتار و رضایت خاطر از زندگی و خشنودی میگردد و کیفیت زندگی را ترقی میبخشد. چیزی که برخی از دانشمندان از آن با واژه سلامت یاد میکنند.
سلامت خود مفهوم کلی و پیچیده و دارای ابعاد مولفههای فراوانی است که گرچه هر کدام عملکرد مستقلی دارند اما از بسیاری جهات با هم ارتباط داشته و بر یکدیگر تاثیر میگذارند در ارتباط با این مفهوم دیدگاههای مختلفی بوجود آمده است که هر کدام از آنها موضوع را از منظر خود وارسی کرده و درباره آن و عوامل مرتبط با آن مطالبی را بیان داشتهاند. برای مثال، دیدگاه پزشکی آن را در ارتباط با عملکردهای جسمانی و عوامل زیستشناختی تصور کرده است.
الگوی محیطی نقش محیط و تغییرات موجود در محیط و اکوسیستم و اغلب فرض میکند و دیدگاه کلی نگر به صورت سیستمی به تعریف و تبیین مفهوم سلامت پرداخته است و عنوان میکند که این مفهوم باید با در نظر گرفتن ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. ابعادی که به طور یکپارچه فرض شده و با همدیگر ارتباط تعاملی دارند.
بدون شک صرفنظر از واژه پردازی و دیدگاههای مختلف درباره مفهوم سلامت پارهای عوامل بر میزان آن تاثیر میگذارند و سبب افزایش یا کاهش آن میشوند و از بین آن عوامل برخی به طور مستقیم و برخی دیگر به طور غیرمستقیم، پارهای به شکل درونی و غیرعینی و پارهای دیگر به شکل عینی و بیرونی بر سلامت تاثیر میگذارند و بدان طریق زندگی افراد را رقم میزنند و تاثیر و ارتباط برخی از این عوامل در بررسیهای مختلف مورد تحقیق قرار گرفتهاند ولی برخی دیگر هنوز به بوته وارسی گذاشته شدهاند. برخی از آنها دارای تاثیر مثبت بوده و برخی دیگر تاثیر منفی بر جای گذاشتهاند و پارهای موارد نتایج گزارش شده است.
سلامت عمومی با میزان علائق و ارزشها و همچنین تحصیلات والدین مرتبط است و اینگونه تمایلات در پرتو شیوة فرزندپروری مشخص میشود. افرادی که مادران تحصیلکرده دارند بهراحتی میتوانند با مادر خویش روابط اجتماعی برقرار نموده و از فرایند حل مشکل و مسئلهگشایی مشارکتی استفاده کنند. این وضعیت باعث میشود تا بهداشت روانی دختران با مادران تحصیلکرده بیشتر از دخترانی باشد که مادران تحصیلکرده ندارند. بدین ترتیب که تحصیلات پایین مادر میتواند به عدم درک و تفاهم دختر و بهخصوص افزایش اختلالات روانشناختی منجر گردد.
در این تحقیق، به مقایسه بهداشت روانی دختران با مادران تحصیلکرده و دختران با مادران غیرتحصیلکرده پرداخته میشود.